وحیدیسم

درباره ادبیات، تکنولوژی، آزادی و ...

وحیدیسم

درباره ادبیات، تکنولوژی، آزادی و ...

بتمن علیه سوپر من، سقوط عدالت


بتمن و سوپرمن هر دو کارکترهای جذابی برای من هستند. نکته جالب سوپر من قدرت‌های فرا انسانی‌اش نیست، نکته جالب در مورد سوپر من این است که برخلاف سایر ابر قهرمانان احتیاجی به ماسک ندارد. کافیه لباس مخصوص‌اش را تنش نکند و آن عینک را از صورتش بردارد تا دیگر کسی او را نشناسد. حتی سردبیر مجله‌ای که سوپرمن در آن کار می‌کند. از آن طرف بتمن را داریم. بتمن یک قهرمان واقعی نیست، حداقل با آن تعریفی که ما از قهرمان داریم. او هیچ نیروی خارق‌العاده‌ای ندارد اما انگیزه کافی دارد تا با اسباب‌بازی‌های گران قیمت و فوق پیشرفته‌اش به جنگ خلاف‌کاران گاتم برود. 
ادامه مطلب ...

ازدواج آسان


چند وقتی است که دوستان عزمشان را جزم کردند تا دست به دست هم من را از چاله تجرد با سر به درون چاه تاهل پرتاب کنند. به طوری که در کمتر از یک ماه از ایشالا یک زن خوب بگیری به چرا زن نمی‌گیری و معرفی کیس‌های مناسب رسیده‌اند. حالا نه اینکه فکر کنید من از اون دست پسرها هستم که از ازدواج فراری هستند یا اینکه سنم رفته بالا پیر پسر شدم که دوستان اینقدر اصرار می‌کنند. اما اینکه تا به حال ازدواج نکردم دلیلش اوضاع مالی آشفته است.

من یک سربازم و ماهی ۱۲۰ هزارتومان حقوق می‌گیریم. با این حقوق گربه هم نمی‌شود گرفت چه برسد به زن؛ در این شرایط اقتصادی اگر یک نفر بتواند این ۱۲۰ هزارتومان را طوری مدیریت کند تا آخر ماه کم نیاورد معجزه کرده است. حالا درست است می‌گویند جوانان ازدواج را آسان بگیرند ولی شرایط من طوری است که عملا باید شُل کنیم. فرض کنید من با این سطح درآمدی ازدواج هم کردم، به هر حال فرض محال که محال نیست، در این صورت زندگی زناشویی من به چه شکلی خواهد بود؟ شک نکنید این طور خواهد بود که من در خانه پدرم هستم او در خانه پدرش و کل زندگی زناشویی‌ ما می‌شود هفته یک شب ارسال استکیر بوس وبغل در تلگرام، خوب من این استکیر را همین الان هم دارم می‌فرستم چه کاری است ازدواج کنم؟!

ممکن است یک عده بگویند حالا شما ازدواج کن مشکل مالی‌تان به مرور زمان حل می‌شود. قبول دارم بعضی از مشکلات با زمان حل می‌شود اما یک سری مشکلات هم وجود دارد که تنها با مکان حل می‌شود. الان من ازدواج کنم دست زنم را بگیرم کجا ببرم؟

خلاصه که ما خیلی سعی کردیم ازدواج را آسان بگیریم اما مشکلات یکی دوتا نیستند.

اندر احوالات گرفتاری‌های ما با کانال‌های تلگرام

من عاشق تن ماهی با برنج کته هستم اما از وقتی که ساغر در یکی از کانال‌های تلگرامی راجع به مضرات تن ماهی مطلبی خوانده من را از این لذت محروم کرده است. در حال حاضر نه تنها خوردن تن ماهی که حتی خریدن و آوردنش به خانه هم قدغن شده با این استادلال‌که در تلگرام نوشته بود تُن ماهی مقدار زیادی سُرب دارد که برای سلامتی بسیار مضر است و تاثیر مخرب و غیر قابل جبرانی روی مغز می‌گذارد. هرچی میگم عزیز من این که یک آدم نفهمی توی فلان کانال تلگرام یک مطلب بی‌پایه و اساس نوشته که دلیل نمیشه، اگر اینطوری بود که تو میگی خود وزارت بهداشت بیانیه رسمی می‌داد که مردم تن ماهی نخورن، جلوی تولیدش هم گرفته می‌شد. اما مرغش یک پا دارد و هیچ رقمه  حاضر نیست از خر شیطان پیاده شود.

ساغر عاشق لواشک است. اتفاقا همین دیروز بود که یک مطلب بلند بالا راجع به مضرات لواشک در تلگرام بدستم رسید فورداً برای ساغر ارسالش کردم. امروز صبح به ساغر گفتم مطلبی که برات فرستادم توی تلگرام خوندی؟ گفت آره. گفتم عزیزم پس ازت خواهش می‌کنم که دیگه لواشک نخور. فکر می‌کنید جواب من رو چی داد؟ برگشته به من میگه شنونده باید عاقل باشه و هر خزعبلی که توی تلگرام پخش میشه را باور نکنه.

ایشان از استاید سواد رسانه‌ای بود و در طول زندگی خود هرگزفریب شایعات، اخبار زرد و مطالب بی‌پایه و اساس را نخورد.